با تولدم چشمانی در انتظار بازگشت من شد
پس تنها نیستم
تونیز چنینی
انتظارها پایان خواهد یافت
ما خواهیم رفت
با دستانی به سنگینی شرم
و کوله باری به تهیی افسوس
نمی دانم لحظه شادی است یا غم بار
کدامین حس غالب است دیدار یار یا که نه ترک دیار
خواسته ی من اینست بارالها در هر حال مرا
شاد بمیران