صید بی صیاد
صید بی صیاد

صید بی صیاد

شعر

عیدتان مبارک

دم صبح بود که آن مرغ سحر  گفت آهسته به گوش دل من  آرزویت چیست درین سال ۹۰  گفتمش سبزی و سادگی دل این اهل محل  در سلامت نگهشدار خدایا همه ی اهل سفر  سبزی جامعه مان را فزونی دارش  آن کلاغ بخت برگشته به خانه بکشش  تیرگیه ی دلمان را با مرگ جوانش ببرش ای خدایا پدر اهل محل رانگهداری کن  مادر جامعه را خود شکوفایی کن  سحر و سارا و سیمین به سر سفره ی سبزت میهمانی کن  ای خدا بره هامان را از گزند گرگ دریده نگهداری کن  موش هامان ز زخم گربه گریانند گربه ی اهل محل را به سگ ده بالایی ده ای خدا بر دل بره ما جگر شیر بنه تاکه از غرش شیر ده بالا هراسی نکند  آسمان دلمان را خودت نور پاشانی کن  دستها را به کرم روز فزایت یاری کن  

 

 

               دوستان عیدتان مبارک باد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد